مسیر اصفهان به طرف شهر حسن آباد جرقویه از توابع این استان را که طی کنی، در ۵ کیلومتری این شهر، کنار جاده و در دل کویر خشک، یادمان شهیدی نگاه هر رهگذری را به خود جلب می کند.یادمان خلبان شهید ستوان یکم محمد صادق هاشمی نیا، ۲۴ ساله ،اهل کرمانشاه. یادمانی که به دنبال سقوط یک فروند هواپیمای آموزشی رزمی PC-7 متعلق به پایگاه هشتم شکاری شهید بابایی اصفهان در ۱۵ بهمن ۸۶ و شهادت شهید هاشمی نیا، از طرف دوستان خلبانش در پایگاه هشتم شکاری شهید بابایی اصفهان بنا گذاشته شد.شهید هاشمی نیا به عنوان تنها فرزند ذکور خانواده که دوران تحصیلی متوسطه خود را در رشته ریاضی گذرانده بود در آزمون  موفق به ورود در دانشگاه هوایی شهید ستاری در رشته مهندسی نگهداری هواپیما می شود. به علت علاقه شدید به پرواز رشته تحصیلی خود را تغییر داده و به کسوت خلبانی درآمد. وی دوران آموزشی خود را در پایگاه هشتم شکاری شهید بابابی اصفهان گذراند.

شهید هاشمی نیا طی دوران آموزشی بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای آموزشی رزمی PC-7 که در ۱۵ بهمن ۸۶ و در ماه محرم روی داد، به مانند سرور و سالارش،حسین بن علی (ع) ، عاشقانه به سوی معبودش شتافت. پیکر پاک آن شهید بعد از تشیع آن در شبی به یاد ماندنی در شهر حسن آباد به زادگاهش در کرمانشاه انتقال یافت و صبح روز ۱۷ بهمن ماه ۸۶ پیکر پاک خلبان شهید محمد صادق هاشمی نیا بر دوش مردم شهید پرور استان کرمانشاه تشییع و به خاک سپرده شد.پدر شهید هاشمی نیا هم اکنون فرماندار شهرستان دالاهو، از توابع استان کرمانشاه است.پدر شهید هاشمی نیا با ذکر خاطراتی از بدو تولد تا روز شهادت فرزندش اظهار داشت: شهید هاشمی نیا در ایام جنگ تحمیلی و در فضای دفاع مقدس به دنیا آمد به گونه ای که من با توجه به شرایط جنگ و حضور در جبهه نبرد موقع تولد او حاضر نبودم و پدر همسرم در بیمارستان امام سجاد کرمانشاه همسرم را بستری کردند. شما اگر به تقویم جنگ مراجعه کنید آن روز درست مصادف بود با بمباران یکی از محله های کرمانشاه توسط هواپیماهای رژیم بعث.وی افزود: نام وی را پیش از تولدش روی جلد قرآنی که به او هدیه کردم نوشتم و او را محمد صادق که ترکیبی از نام رئیس دین و رئیس مذهب ماست نامگذاری کردم.
وی گفت: این قرآن را که به پسرم هدیه کردم را در مسیر یزد به اصفهان  از طرف یکی از دوستانم به من هدیه شد و بسیار عجیب است که بدانید این مسیر همان محل شهادت اوست.
وی افزود: در سن بین سه و نیم تا چهار سالگی که مادرش در کنار او قرآن تلاوت می کرد اکثر آیات جزء ۳۰ قرآن را حفظ کرده بود.
هاشمی نیا ادامه داد: نمی دانم حکمت این قرآن در چه بود اما به برکت این قرآن این شهید قاری نونه کشوری در منطقه غرب بود و با قرآن انس و الفت زیادی داشت و مداح بسیار پر سوزی بود که همین علاقه او به قرآن و اهل بیت باعث شد هیئتی را به نام نورالقرآن در شهرک معلم کرمانشاه بنیان بگذارد که این هیئت هم اکنون به یاد این شهید در مناسبت های مختلف مراسمی را برگزار می کند.شهید محمد صادق هاشمی نیا در همان دوران کودکی و در سن سه سالگی با دیدن عکس حضرت امام (ره) ایشان را با لفظ آقا خطاب می کرد و با پخش تمثال امام راحل از تلویزیون بدون اینکه کسی با او سخنی گفته باشد صفحه منقوش به تصویر امام را می بوسید.
وی با بیان خاطره ای از دوران کودکی شهید گفت: یک روز که بیمار شده بود به همراه مادرش اورا برای معالجه نزد یک پزشک هندی بردیم که در درمانگاه تا چشمش به تصویر امام افتاد دستش را بلند کرد و با صدا زدن لفظ آقا… آقا… باعث شد آن پزشک بگوید این کودک که از من سالمتر است نیازی به پزشک ندارد…
هاشمی نیا فرزندش را آگاه از شهادت خویش دانست و این موضوع را در احوالات او قابل درک عنوان کرد.
وی در این رابطه تصریح کرد: فرزند این شهید که می خواست به دنیا بیاید، شهید هاشمی نیا همه اقوام و فامیل را برای نامگذاری دخترش به خانه دعوت کرد و برای او جشن تولد گرفت در حالی که بچه هنوز به دنیا نیامده بود و او حاضر نشد برای گرفتن جشن تولد بعد از به دنیا آمدن دخترش صبر کند.
پدر شهید خلبان محمد صادق هاشمی نیا گفت: او برای نامگذاری فرزندش از همه کسانی که در جمع حاضر بودند خواست اسمی را که پیشنهاد می دهند نوشته و ظرفی بگذارند؛ اوهم نام پیشنهادی خود را (زهرا) در ظرف قرار داد و گفت اطمینان دارم که نامی که من می خواهم خارج خواهد شد همین هم اتفاق افتاد.
وی به جمله ای از مقام معظم رهبری که می فرماید “خدایا مرگ آنهایی که قدر شهادت در راه تو را می دانند و آن را درک می کنند جز شهادت قرار مده” اشاره کرد و گفت: احساس می کنم محمد صادق به قدر شهادت آگاه بود و حتی تاریخ شهادتش را می دانست و با اینکه در رشته های مختلفی پذیرفته شده بود و حتی بعد از انتخاب رشته مهندسی نگهداری هواپیما تغییر رشته داد و خلبانی را برگزید.
خاطره ای تهدیدات اسرائیل و پیمان شهید هاشمی نیا و همرزمانش
وی در پایان با بیان خاطره دیگری از شهید هاشمی نیا گفت: دوران آموزش های رزم انفرادی او در پایگاه هشتم شکاری شهید بابایی مصادف شده بود با تهدیدات رژیم صهیونیستی و آمریکا نسبت به ایران که به من گفت: من و چند نفر از دوستانم پیمان بسته ایم که اگر تعرضی به خاک ایران و انقلاب اسلامی شد به شکل انتحاری ناوهای آنها را با هر هواپیمایی که شده متلاشی کنیم و از من خواست چیزی در مورد این پیمان به مادرش نگویم. محمد صادق تنها فرزند ذکور خانواده بود . او در عین حال بسیار باهوش ودر حرکات تند و تیز بود . علاقمند به ورزش کوهنوردی بود و دارای کمربند مشکی در رشته کاراته بود . هیبتی زیبا و چهره ای نورانی داشت که با نگاه اول همه مجذوب او می شدند در سن ۳سالگی آیات قرآن کریم و سوره های کوچک قرآن که مادرش قرائت می نمود با یک بار شنیدن حفظ می کرد . در دوره دبیرستان به درس ریاضی علاقمند بود و بر اصول کامپیوتر و مباحث برنامه نویسی تسلط کامل داشت . زبان انگلیسی را به خوبی می داننست و مکالمه می نمود .

علاقه او به مكتب اهل بيت (ع)باعث شد كه او با راهنمائي مداح اهل بيت حاج حميد كرم يكي از اعضا موثر
هيئت نور القرآن بشود و با مداحي خود حال و هواي خاصي را در مجالس سوگواري سالار شهيدان ايجاد نمايد .
و شيفته مكتب حسين (ع)و مداح پر سوز و گداز آن حضرت بود . وي قاري قرآن غرب كشور و به اخلاق حسنه قرآن مزين بود لذا كسي از رفتار او رنجيده خاطر نمي شد . هميشه لبي خندان و چهره اي بشاش داشت و به اقوام و آشنايان احترام مي گذاشت نسبت به زرق و برق دنيا بي توجه بود واز دنيا و امكانات آن فاصله داشت و دلبستگي به دنيا نداشت به نياز مندان و مستمندان كمك مالي مي نمود تا جايي كه ريالي از حقوقش باقي نمي ماند . بسيار مقيد به نماز اول وقت بود و در كودكي مكبر نماز جماعت بود .من بارها با او به هیئتهای مذهبی شهر اصفهان رفتم وبا هم مداحی کردیم.اما او کجا و من کجا.واقعا یگانه بود ولیاقتش جزشهادت چیزی نبود....